مجموع نظرات: ۰
شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۰:۲۲
۰ نفر

همشهری جوان: حضور دانشمندان ایرانی در یکی از بزرگترین همکاری‌های علمی بین‌المللی در حال از دست رفتن است،فقط به‌خاطر ناهماهنگی.

ماجرای حذف استقلال از جام قهرمانان باشگاه‌های آسیا که یادتان نرفته؛ (آن جلد کذایی همشهری‌جوان با تصویر ژنرال مغلوب و پرچم سوراخ آبی مگر فراموش‌کردنی است؟!) اما اگر فکر می‌کنید این قبیل قضایا فقط در حوزه‌های پرشر و شوری مانند ورزش پیش می‌آید و نباید انتظار وقایع مشابه را در زمینه‌هایی مانند دانش و فناوری داشت، زهی خیال باطل! در ماجرایی مشابه، عضویت ایران در یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پروژه‌های علمی منطقه‌ای به صورت معلق درآمده و امکان لغو آن هم وجود دارد.

شتاب‌دهنده‌های ذرات – هم از لحاظ پرستیژی و هم به واقع – یکی از نشانه‌های توسعه علمی برای کشورها هستند. این تجهیزات عظیم و پرخرج، از ابزارهای لازم در پژوهش‌های بنیادی و برای شناخت اجسام در ابعاد کوچک‌تر از اتم هستند. امکان کار و تحقیق در شتاب‌دهنده‌ها، آرزوی بزرگ بسیاری از محققان ذرات بنیادی است.

ده‌ها تن از برندگان جایزه نوبل، این جایزه را به خاطر سال‌ها عرق ریختن در شتاب‌دهنده‌ها و خصوصا سینکروترون‌ها به دست آورده‌اند. سینکروترون‌ها از انواع پیشرفته شتاب‌دهنده‌هایی هستند که در آنها از دقیق‌ترین تجهیزات الکترونیکی، رادیویی، مکانیکی، خلأ و نرم‌افزاری استفاده می‌شود.

شروع شیرین
در سال1997، دولت آلمان تصمیم گرفت یکی از سینکروترون‌های این کشور را از رده خارج و نمونه پیشرفته‌تری را جایگزین آن کند.

با پیشنهاد جمعی از دانشمندان علوم بنیادی، قرار شد این دستگاه به خاورمیانه منتقل شود و پس از نصب و نوسازی، به عنوان مرکزی برای همکاری علمی دانشمندان منطقه در بیاید.

با حمایت یونسکو در سال1999، شورایی با حضور نمایندگانی از کشورهای منطقه خاورمیانه و کشورهای ناظر (آمریکا، روسیه، ژاپن و چند کشور اروپایی) تشکیل و نهایتا قرار شد این مرکز در اردن و زیر نظر یک شورای بین‌المللی و با حمایت فنی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی تاسیس شود. ایران از ابتدا در این ماجرا حضور پررنگی داشت و جمعی از محققان ایرانی از همان ابتدا در این پروژه مشغول به کار شدند. پاکستان، ترکیه، قبرس، مصر، بحرین، اردن، فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، دیگر اعضای منطقه‌ای این پروژه هستند.

ولی افتاد مشکل‌ها
«سسمی، بازشو»؛ این رمز ورود به غار جواهرات دزدان در داستان علی‌بابا و 40دزد بغداد است. سسمی (SESAME) – که به معنی کنجد خودمان است- با تلفظ مصطلح  این روزها یعنی سزامی، اسمی است که سرانجام به عنوان مخفف یک عبارت انگلیسی به معنای «استفاده از تابش سینکروترون برای علوم و کاربردهای تجربی در خاورمیانه» برای این پروژه کذایی انتخاب شد.

در سال 2003، قرار شد همزمان با کلنگ‌خوردن احداث مرکز، سزامی از پوشش یونسکو خارج و به مرکزی مستقل بدل شود. مشکل ما از همین‌جا شروع شد.  طبق قانون، ملحق شدن به یک نهاد بین‌المللی، نیازمند طرح و تصویب موضوع در هیات دولت و سپس مجلس شورای اسلامی است.

این اتفاق متاسفانه باوجود تمام پیگیری‌ها در مورد سزامی و چند پروژه علمی بین‌المللی دیگر، رخ نداده است.  به همین دلیل ایران که تا سال 2003 حق عضویت خود را به یونسکو پرداخت می‌کرد، از این تاریخ به بعد آن را نپرداخته. در ابتدا به دلیل حضور فعال و مثبت دانشمندان ایرانی، محدودیتی برای آنها به وجود نیامد و حتی در این مدت با حمایت سزامی، محققان ایرانی به سینکروترون‌های ژاپن و کشورهای اروپایی رفتند و دوره‌هایی دیدندکه چنین مسئله‌ای بدون حضور سزامی عملا غیرممکن بود. 

بالاخره ادامه بلاتکلیفی وضعیت ایران باعث شد شورای بین‌المللی سزامی، پارسال عضویت ما را به حالت تعلیق در بیاورد. البته در این بین، زیرآب زدن‌های بعضی از کشورهای عضو هم – از جمله رژیم صهیونیستی -که دل‌خوشی از پیشرفت علمی ایران خصوصا در زمینه‌های مرتبط با فناوری هسته‌ای ندارند، بی‌تأثیر نبود.

به هر حال مجموع قضایا به نحوی درآمده که اگر وضعیت ایران تا اجلاس بعدی شورای بین‌المللی سزامی- که حدودا 2ماه دیگر تشکیل می‌شود- مشخص نشود، احتمال لغو عضویت ایران وجود دارد و این یعنی از دست دادن یک فرصت تکرار نشدنی برای توسعه علمی ایران.

دقیقه90
بازهم مثل همیشه. حالا که وضعیت بحرانی شده، همه  به خودشان آمده‌اند؛ وزارت علوم، مجلس و سایر نهادهای مرتبط، هرکدام خود را موافق حل ماجرا نشان می‌دهند و گاه توپ را به زمین دیگری می‌اندازند! در 2هفته اخیر، جلساتی در این زمینه تشکیل شده است.

افراد زیادی اظهارنظر کرده‌اند و برخی از رسانه‌ها هم پیگیر این مسئله بوده‌اند. آخرین خبر هم تا زمان نوشتن این مطلب این است که قرار شده معاونت پژوهشی وزارت علوم، حق عضویت عقب افتاده ایران را فعلا از بودجه خودش پرداخت کند تا ببینیم چه پیش می‌آید. 

البته این قضیه هم فعلا گرفتار بوروکراسی خاص خودش در دولت است و به قطعیت و اجرا نرسیده است.  به هر حال، بیایید دعا کنیم و امیدوار باشیم این بار هم بالاخره مشکل در دقیقه 90 حل شود و مثل ماجرای استقلال،‌کار به حذف نماینده کشورمان نرسد چون برخلاف فوتبال، این فرصت یک‌بار پیش می‌آید، نه هر سال.

  شتاب دهنده ابزاری است برای رساندن ذرات کوچک‌تر از اتم به سرعت‌های بسیار بالا.
لامپ تصویر تلویزیون شما هم نوعی شتاب دهنده است. اما در شتاب دهنده‌های بزرگ، هدف رساندن سرعت ذرات به نزدیکی سرعت نور است. خب، این ذرات با سرعت بالا به چه دردی می‌خورند؟

محققان شعاع‌های ذرات بسیار سریع را به مواد مورد نظرشان می‌تابانند. حاصل این تابش در ابعاد زیراتمی، برخورد ذرات با هم و ساطع شدن ذرات جدید است. با شناسایی خواص این ذرات حاصل از برخورد، دانشمندان می‌توانند اطلاعات بسیاری را درباره ماده مورد تابش به دست آورند.

شتاب دهنده‌ها 2نوع دارند: خطی و حلقوی. سینکروترون یکی از انواع پیشرفته شتاب دهنده حلقوی است که در آن با تغییر شدت و میزان میدان مغناطیسی، الکترون‌ها را به 99/99درصد سرعت نور می‌رسانند.

درخت گردو بکاریم
بی‌تعارف، شلختگی، بی‌نظمی و کتره‌ای حرکت کردن را می‌توانیم بخش تفکیک‌ناپذیر شخصیت نوعی کار در ایران بدانیم. نق‌زدن درباره بی‌برنامگی برای بسیاری از ما، یک لوس‌بازی است؛ حتی اگر به زبان سخنران قهاری در وصف انضباط باشد. برای ما بسیار عادی است که یک پروژه خیلی خوب را عالی شروع کنیم اما بعد، آن را بسپاریم به امان خدا تا پایانی نافرجام برایش رقم بخورد!

متاسفانه باور به این رفتارها، در درون ما - به قولی - نهادینه شده. اما هر چقدر هم بی‌تفاوت باشیم، بعضی وقت‌ها آدم نمونه‌هایی را می‌بیند که هضمشان دیگر دستگاه گوارشی باقی نمی‌گذارد!

وقتی تمام مقامات ارشد کشور توسعه علمی را از اولویت‌های اول می‌دانند، وقتی بعضی پیشرفت‌های علمی دانشمندان ایرانی با جلوه و افتخار بسیار عرضه می‌شود، وقتی با آمارهای مختلف، وضعیت تولید علم در کشور، مطلوب و رو به رشد اعلام می‌شود؛ خبری مثل لغو عضویت احتمالی ایران در «سزامی» به خاطر هیچ و پوچ - مثل یک سوزن دردناک - تمام باد غرورمان را خالی می‌کند.

اینکه کدام دستگاه مقصر است؛ دولت، وزارت علوم، مجلس، مرکز مطالعات و همکاری‌های علمی بین‌المللی یا... زیاد فرقی نمی‌کند؛ سیستم مقصر است، به خاطر بی‌توجهی، به خاطر تعلل، به خاطر ناهماهنگی. راحت بگوییم، به خاطر همان ایرانی‌بازی کذایی، یکی از فرصت‌های بزرگ علمی کشور دارد از دست می‌رود. نگویید این مورد استثناست، مشابه ماجرا را چند بار دیده‌ایم؟!

به روایتی، رقم حق عضویت عقب‌افتاده ایران در سزامی، فقط 350 هزار دلار است (معادل قیمت یک آپارتمان 100 متری در بعضی از محله‌های تهران)، اما ارزش محققانی که به‌واسطه این پروژه تربیت شده یا خواهند شد، از میلیون‌ها دلار هم بیشتر است. این مشابه همان بلایی نیست که بر سر یارانه سوخت می‌آید؟!

توسعه علمی، یک مسیر طولانی است؛ کاشتن درخت گردو است که هم حوصله بسیار می‌خواهد و هم شاید بیشتر از آبیاری با پول، به نگهداری و هدایت دلسوزانه نیاز دارد. بزرگ‌نمایی برخی فعالیت‌های علمی و در کنار آن بی‌توجهی به جریان‌های اصلی تولید علم، آفت وحشتناکی است که مسیر توسعه علمی را به بیراهه می‌برد.

بگذاریم مرکب علم در راه توسعه به آرامی راه خودش را برود. سوار کردن بارهای سنگین، هل دادن و هش کردن زیادی و ندادن علوفه به موقع و کافی، فقط باعث می‌شود در کنار جاده دست تکان دهیم تا شاید بقیه ما را سوار کنند!

کد خبر 23451

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز